داستان ایرانی ، ساخت ایران است

ما همان چیزی هستیم که میخوریم.
تنبل نباشید تا کامروا باشید!
در آخر پیشنهاد میکنیم حتی المقدور از گوش دادن به کتاب صوتی خودداری کنید. چرا که وقتی که به صورت صوت ،کتاب را گوش میدهید، نمیتوانید آن درکی که نویسنده میخواسته را از کتاب پیدا کنید. (صرفا برای تنوع گاهی بد نیست مثلا در هنگام رانندگی یا قدم زدن آن را امتحان کنید). به علاوه با خواندن کتاب به صورت فیزیکی تبدیل به یک خواننده حرفهای خواهید شد که هم در طول زمان میداند که چه بخواند و هم میتواند قدرت نقد و تحلیل خود را بالا ببرد.
با مطالعه شاد باشید.
از طرفی فرم آنها هم تفاوت زیادی با دیگر کشور ها دارد. مثلا داستان کوتاه آمریکایی مثل یک تکه نگاتیو فیلم است. یک صحنه را به دلخواه انتخاب میکند و همان را به صورت داستان کوتاه درمیآورد. مثل داستان کوتاه «پیرمردی بر سر پل» اثر «ارنست همینگوی». اما داستان کوتاه ایرانی، یک خط روایی مشخص و با پایانبندی های عمیق دارد. معمولا پایانبندی ها به طوری تعبیه میشوند که خواننده شوکه شود و برای مدتی به فکر واداشته شود. مانند داستان کوتاه «عروسک پشت پرده» اثر «صادق هدایت».

یکی از مسیرهای آرامش، خواندن داستان های کوتاه است. معمولا در هر سنی و با هر سلیقه ای می توان داستانهایی پیدا کرد که ما را با خود همراه کند و گذر زمان را از ما بگیرد. داستان ها گاهی برای ما آموزنده و گاهی صرفا سرگرم کننده اند. در ادامه میخواهیم چند نمونه از این داستان های را به شما معرفی کنیم تا شاید به مطالعه آنها ترغیب شوید.
داستانهای کوتاه ایرانی به پیشنهاد in37 :
داستان کوتاه «پیراهن زرشکی» اثر «صادق چوبک»
صادق چوبک از نویسندگان صاحب سبک ایرانی است که به نوعی شاگرد هدایت بوده اما بعد از خوانش کتابهای فراوان، سبک خود را پیش میگیرد و حتی تا جایی پیش میرود که صادق هدایت او را به چالش و مبارزه داستان نویسی دعوت میکند! صادق چوبک اغلب در داستانهایش مثل یک ذرهبین عمل میکند. آنچیز را که به نظرش مضحک است و در جامعه نیاز به اصلاح دارد را برمیدارد و به حد امکان بزرگ میکند که زشتیهایش به چشم بیایند. داستان های او در سبک ناتورالیسم است.
داستان پیراهن زرشکی هم روایت جالبی دارد که حتی در قسمتهایی به یک فیلم سینمایی تبدیل میشود. این داستان در مجموعه «انتری که لوطیش مرده بود» به چاپ رسیده است و خواندنش همراه با داستان های دیگری مثل «پاچه خیزک» خالی از لطف نیست.

داستان کوتاه صورتک ها اثری به یاد ماندنی از این نویسنده است که شرح یک رابطه عاشقانه بین پسری که در خانواده سنتی زندگی میکند اما با آنها مخالف است و دختری نسبتا مرموز که معلوم نیست از چه خانوادهای زاده شده. این اثر در مجموعه داستان سهقطره خون از همین نویسنده به چاپ رسیده است.
داستان کوتاه «وسواس» اثر «بهرام صادقی»
بهرام صادقی نویسندهای به شدت خوش قلم است که ما او را در گروه نویسندگانی دیدهایم که از آن ها با عنوان «حلقه اصفهان» یاد شده است. بهرام صادقی به علت مسلط بودنش به زبان انگلیسی، قادر بود تا آثار روز دنیا را با زبان اصلی بخواند. به همین علت به عناصر و فرم و قوانین داستان کوتاه چیره بود. او در داستان هایش پلات را (یا همان لحظه شوکه کننده میانی) را در روایت رقیق میکند و گزارش هجو و حذل آمیز از واقعیت را در مقابل ما قرار میدهد. بهرام صادقی در داستان هایش قوانین کهن داستان را میکوبد و نابود میکند و قرارداد های جدید خودش را با خواننده میگذارد.
داستان کوتاه وسواس که در مجموعه «سنگر و قمقمه های خالی» از همین نویسنده به چاپ رسیده است، روایت مردی است که وسواسی شدید دارد تا جایی که حدودا به جنون رسیده. حالا خودتان بهرام صادقی و روایتش را با این موضوع آمیخته کنید و ببینید چه معجون خوشمزه و دلنشینی برایتان به وجود میآورد.

داستان کوتاه وسواس که در مجموعه «سنگر و قمقمه های خالی» از همین نویسنده به چاپ رسیده است، روایت مردی است که وسواسی شدید دارد تا جایی که حدودا به جنون رسیده. حالا خودتان بهرام صادقی و روایتش را با این موضوع آمیخته کنید و ببینید چه معجون خوشمزه و دلنشینی برایتان به وجود میآورد.

